به نقل از «طرفداری»

واکنش‌ها به مرگ پله: خداحافظ بهترین تاریخ

تاریخ انتشار: ۹ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۲۱۴۱۷

فوتبال، پادشاه، ابدیت

طرفداری | فوتبال یکی از نمادهای خود را از دست داد. پله در 82 سالگی درگذشت.

پله، اسطوره فوتبال برزیل به قدری بزرگ بود که پس از مرگش حتی رقیبان او نیز لب به تحسین گشودند. در این مطلب که از رویترز گردآوری شده، نگاهی داریم به واکنش‌ها درباره مرگ پله.

لولا داسیلوا رییس جمهور برزیل من افتخاری را دارم که برزیلی‌های جوان‌تر ندارند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند! من بازی پله را زنده دیدم. پله بازی نمی‌کرد، پله نمایش اجرا می‌کرد چون هر وقت توپ زیر پایش می‌آمد یک کار خاص می‌کرد که اغلب اوقات به گل تبدیل می‌شد.  بیانیه دولت برزیل پله، پادشاه فوتبال و یکی از بزرگ‌ترین ورزشکاران تاریخ است، تنها کسی که سه مرتبه فاتح جام جهانی شده است. پله علاوه بر یک ورزشکار بزرگ، شهروندی بزرگ و میهن‌پرست بود که هرکجا می‌رفت، نام برزیل را با خودش می‌برد.  ماریو زاگالو، برنده چهار دوره جام جهانی بزرگ‌ترین رفیق من رفت و همیشه تو را با لبخندت به یاد می‌آورم. تو رفیق داستان‌ها، پیروزی‌ها، قهرمانی‌ها و میراث جاودانه و فراموش‌نشدنی من بودی. تو بارها دنیا را متوقف کردی. تو کسی بودی که به پیراهن شماره 10 معنی بخشیدی. تو یک برزیلی بودی که از کشورمان در سراسر دنیا دفاع کردی. امروز جهان در سوگ توست و با بزرگ‌ترین فوتبالیست تاریخ خداحافظی می‌کند. بابت همه چیز ممنون پله، تو ابدی هستی. دوستت دارم، دوستت دارم.  جانی اینفانتینو، رییس فیفا پله ابدی است و همیشه همراه ما می‌ماند. باراک اوباما، رییس جمهور پیشین آمریکا پله یکی از بهترین‌های تاریخ این بازی زیبا و یکی از شناخته‌شده ترین ورزشکاران جهان بود.پله قدرت ورزش برای جمع کردن مردم دور هم را می‌فهمید. با خانواده او و همه کسانی که دوستش داشتند و تحسینش می‌کردند، همدردی می‌کنیم.  نیمار، بهترین گلزن تاریخ تیم ملی برزیل «قبل از پله، 10 فقط یک عدد بود.» این جمله را جایی در زندگی‌ام خوانده بودم اما این جمله زیبا، کامل نیست. من در تکمیلش می‌گویم پله همه چیز را عوض کرد. او فوتبال را به هنر و سرگرمی تبدیل کرد. او صدای بی‌نوایان و سیاه‌پوست‌ها شد. او باعث شد برزیل دیده شود. فوتبال و برزیل، جایگاه‌شان را به لطف پادشاه پله دارند. او رفت اما جادویش همیشه باقی می‌ماند. پله ابدی است. تیاگو سیلوا، کاپیتان تیم ملی برزیل در آرامش بخواب پادشاه. خدا خانواده‌ات را حفظ کند. رونالدو نازاریو، مهاجم پیشین تیم ملی برزیل خاص، نابغه، فنی، خلاق، کامل و بهترین. پله با وجود رفتن از پیش ما، همیشه در اوج می‌ماند. او پادشاه فوتبال و بزرگ‌ترین بازیکن تاریخ است. جهان عزادار است. غم این خداحافظی با غرور بی‌پایان از تاریخ‌سازی‌هایت آمیخته شده. میراث تو از نسل‌ها فراتر می‌رود و همیشه در یاد ما خواهی بود.  روماریو، مهاجم پیشین تیم ملی برزیل امروز برزیل با یکی از بهترین پسرانش وداع می‌کند؛ پله پادشاه فوتبال بود، کسی که به عنوان ورزشکار قرن برگزیده شد. فوتبال برای ادسون آرانتس دوناسیمنتو سر تعظیم فرود می‌آورد. پله در طول زندگی‌اش الهام‌بخش ورزشکاران بود و شایسته این همه احترام است. به خانواده و دوستانش تسلیت می‌گویم و امیدوارم روحش در آرامش باشد.  وینیسیوس جونیور، مهاجم تیم ملی برزیل پله یعنی پادشاه، عظمت، الگو و عشق. او فوتبالیستی بود که جهان فوتبال را تغییر داد. بهترین تاریخ، از میان ما رفت.  کافو، کاپیتان پیشین تیم ملی برزیل پله مرد؛ این خبر دقیق نیست. پله هیچ وقت نمی‌میرد. پله هیچ وقت از یاد ما نمی‌رود. پله ابدی است. همه ما برزیلی‌ها از او الهام گرفتیم.  آلبرتو فرناندس، رییس جمهور آرژانتین یکی از بزرگ‌ترین فوتبالیست‌های تاریخ از میان ما رفت. همه آن سال‌هایی که پله با مهارت‌هایش دنیا را متحیر می‌کرد، به یاد داریم. یک آغوش صمیمی برای خانواده پله و مردم برزیل که همیشه یاد او در قلب‌شان می‌ماند. توماس باخ، رییس کمیته بین‌المللی المپیک با درگذشت پله، جهان یکی از نمادهای بزرگ ورزشی را از دست داد. پله به ارزش‌های المپیک بسیار باور داشت و افتخار حمل مشعل المپیک را داشت.  امانوئل مکرون، رییس جمهور فرانسه فوتبال، پادشاه، ابدیت.  کریستیانو رونالدو، کاپیتان تیم ملی پرتغال مراتب تأسف خود را به اطلاع کل برزیلی‌ها، و به ویژه خانواده ادسون آرانتس دو ناسیمنتو می‌رسانم. صرف یک وداع با پادشاه ابدی پله، هرگز برای درد و رنجی که در این لحظات بر کل جهان فوتبال عارض شده است کافی نیست. او الهام بخش میلیون‌ها نفر بود؛ الگویی برای دیروز، امروز و همیشه. محبتی که به من داشتی، در تمامی لحظاتی که حتی از راه دور با هم شریک بودیم، متقابلا نیز جریان داشت. او هرگز فراموش نخواهد شد و یادش تا ابد در خاطر یکایک عاشقان فوتبال زنده خواهد ماند. روحت شاد پادشاه پله. لیونل مسی، کاپیتان تیم ملی آرژانتین در آرامش بخواب، پله کیلیان ام باپه، مهاجم تیم ملی فرانسه پادشاه فوتبال از میان ما رفت اما میراثش هرگز فراموش نخواهد شد. در آرامش بخواب پادشاه. جف هرست، قهرمان جام جهانی 1966 و نخستین زننده سه گل در فینال جام جهانی خاطرات زیادی از پله دارم. بدون شک او بزرگ‌ترین بازیکنی بود که مقابلش بازی کردم. برایم پله بهترین تاریخ می‌ماند و برایم مایه افتخار است که مقابلش بازی کردم. در آرامش بخواب و از تو متشکریم.  ریوالدو، مهاجم پیشین تیم ملی برزیل خدا را شکر که پله برزیلی است. فوتبال برزیل به خاطر تمام کارهایی که پله انجام داد در جهان مشهور و محترم است و این دستاورد فراموش شدنی نیست. خوشحالم که در دو جام جهانی با پیراهن شماره 10 بازی کردم، پیراهنی که متعلق به او بود.  دیدیه دشان، سرمربی فرانسه با درگذشت پله، فوتبال یکی از زیباترین اسطوره‌هایش را از دست داد. مثل تمام اسطوره‌ها، پادشاه پله ابدی است. او باعث شد مردم رویاپردازی کنند و باعث شد نسل فوتبالیست‌ها و فوتبال‌دوست‌ها ادامه یابد. کدام کودکی رویای پله شدن و پوشیدن شماره 10 نداشته؟ با بینش و مهارت او بود که برزیل توانست سه جام جهانی ببرد. پله ترکیب زیبایی و تاثیرگذاری است. به خانواده پله، دوستدارانش و مردم برزیل مراتب همدردی‌ام را اعلام می‌کنم. پادشاه، همیشه پادشاه می‌ماند. 

اخبار داغ

برد پرگل پورتو با هت تریک مهدی طارمی جام جهانی، میهمان ویژه جشن عروسی تاگلیافیکو ترک زودتر از موعد ورزشگاه از سوی نیمار بعد از اخراج بهترین بازیکن لیگ برتر تا هفته سیزدهم چه کسی است؟ شوت بطری آب به سمت نیمکت لیدز یونایتد توسط پپ گواردیولا

منبع: طرفداری

کلیدواژه: پیشین تیم ملی برزیل آرامش بخواب پادشاه فوتبال رییس جمهور بزرگ ترین جام جهانی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tarafdari.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «طرفداری» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۲۱۴۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

یک جنگ سرد جدید؟ جنگ جهانی سوم؟ / چگونه می توانیم در این «عصر سردرگمی» حرکت کنیم؟

فرارو- تیموتی گارتون اش، مورخ، نویسنده و مفسر بریتانیایی است. او استاد مطالعات اروپایی در دانشگاه آکسفورد است. بخش عمده‌ای از آثار "تیموتی گارتون اش" مربوط به اواخر تاریخ مدرن و معاصر اروپای مرکزی و شرقی بوده است. او در مورد رژیم‌های کمونیستی سابق آن منطقه، تجربه آن‌ها با پلیس مخفی، انقلاب‌ها در سال ۱۹۸۹ میلادی و تبدیل دولت‌های بلوک شرق سابق به کشور‌های عضو اتحادیه اروپا مطالبی را نوشته است. "تیموتی گارتون اش" نقش اروپا و چالش ترکیب آزادی و تنوع را به ویژه در رابطه با گفتار آزاد مورد بررسی قرار داده است. کتاب‌های متعددی از او به زبان فارسی ترجمه و چاپ شده اند از جمله کتاب "ما مردم" با ترجمه "فروغ پوریاوری" توسط "نشر ثالث" و "پرونده" با ترجمه "صبا نوروزی" توسط "نشر کتاب پارسه".

به گزارش فرارو به نقل از گاردین، در دوره کنونی چند بحرانی سیاره‌ای ما سعی می‌کنیم با نگاه به گذشته به اهداف خود دست یابیم. آیا آن طور که گرابین نیبلت، رئیس سابق اندیشکده چتم هاوس در کتاب تازه اش اشاره می‌کند ما احتمالا در جنگ سرد تازه‌ای قرار داریم؟ آیا این وضعیت همان گونه که "نایل فرگوسن" مورخ استدلال کرده ما را به آستانه جنگ جهانی سوم سوق خواهد داد؟ یا آن گونه که من گاهی اوقات به آن اشاره کرده ام آیا جهان در حال اغاز وضعیتی شبیه به اروپای اواخر قرن نوزدهم متشکل از امپراتوری‌های رقیب و قدرت‌های بزرگ است؟

راه دیگری برای تلاش به منظور قرار دادن دردسر‌های مان در شکل تاریخی قابل درک آن است که آن‌ها را به مثابه "عصر ... " نامگذاری کنیم و واژگانی که جای آن سه نقطه را می‌گیرند نشان دهنده موازی بودن شرایط یا تضاد شدید وضعیت فعلی با عصر پیشین باشند. از این روست که "فرید زکریا" استاد روابط خارجی و مفسر در شبکه خبری "سی ان ان" در تازه‌ترین کتاب خود اشاره می‌کند ما در "عصر جدیدی از انقلاب ها" قرار داریم بدان معنا که می‌توانیم چیز‌هایی از انقلاب‌های فرانسه، صنعتی و آمریکا بیاموزیم یا آن گونه که "گیدئون راچمن" مفسر حوزه روابط خارجی در "فایننشال تایمز" می‌گوید در عصر "مرد قوی" به سر می‌بریم؟ "مارک لئونارد" رئیس شورای روابط خارجی اتحادیه اروپا می‌گوید: "نه، عصر فعلی "عصر فقدان صلح" است، زیرا ارتباط باعث بروز تعارض می‌شود".

با این وجود، اگر بخواهیم درباره عصر حاضر صحبت کنیم مطمئنا می‌توان گفت "عصر هوش مصنوعی" است اصطلاحی که عنوان کتابی است که توسط "هنری کیسینجر" خبره عرصه روابط خارجی نوشته شده بود یا شاید بتوان گفت عصر حاضر همان گونه که "برونو ماکائس" ستون نویس حوزه روابط بین الملل در شماره اخیر نشریه "نیواستیتسمن" استدلال کرده "عصر خطر" است. اگر عنوان "عصر .. " را در کادر جستجو در وب سایت نشریه "فارن افرز" تایپ کنید دسته دیگری از عناوین رقیب عناوین پیش‌تر ذکر شده را مشاهده خواهید کرد از جمله "عصر بی اخلاقی"، "عصر ناامنی انرژی"، "عصر معافیت از مجازات"، "عصر نخست امریکا" "عصر فاجعه آب و هوایی" و موارد دیگر.

شاید این صرفا "عصر هیاهو" باشد که در آن ناشران کتاب و ویراستاران رسانه‌ها و نویسندگان را بی وقفه به سمت اطلاق عناوین و پسوند‌های بزرگ و ساده انگارانه سوق می‌دهد تا باعث افزایش فروش کتب و یا افزایش امار مخاطب و بازدید کننده یک مقاله در بازار شلوغ ایده‌ها شود.

با این وجود، جدای از شوخی بسیار مهم است که سعی کنیم از تاریخ درس بیاموزیم چرا که ما قطعا چیزی جز گذشته نداریم. ترفند لازم برای این کار آن است که بدانید چگونه گذشته را بخوانید. ابتدا باید ترکیبی از قدیمی و جدید و مشابه و متفاوت را شناسایی کنید. همان طور که "آنتونی بلینکن" وزیر امور خارجه ایالات متحده در سفر اخیر خود به پکن اظهار داشت رابطه بین ایالات متحده و چین تنها دو ابر قدرت فعلی جهان به وضوح یکی از "پرپیامدترین روابط جهان" است. همانند دوران جنگ سرد، آن دو ابرقدرت در یک رقابت استراتژیک جهانی، چند بعدی، متمایل به رنگ و بوی ایدئولوژیک و بلند مدت هستند.

با این وجود، همان گونه که نیبلت در ابتدای کتاب اش به درستی بیان می‌کند: "جنگ سرد جدید هیچ شباهتی به جنگ سرد پیشین نخواهد داشت". او دو تفاوت بزرگ را در این باره مشخص می‌سازد: درجه یکپارچگی اقتصادی بین دو کشور به قدری افزایش یافته که باعث شده کارشناسان درباره "شیمی روابط" صحبت کنند. همزمان یک واقعیت که شاید از شدت رقابت دوگانه بکاهد آن است که بسیاری از قدرت‌های بزرگ و متوسط دیگر مانند روسیه، هند، ژاپن، ترکیه، عربستان سعودی و برزیل نیز وجود دارند.

نکته نخست به وضوح قابل توجه است، اما لزوما از داغ شدن جنگ سرد جلوگیری نخواهد کرد. "نورمن آنجل" روزنامه نگار درست چند سال پیش از آغاز جنگ جهانی اول کتابی تاثیرگذار تحت عنوان "توهم بزرگ" را نوشته بود. او استدلال کرد که درجه وابستگی متقابل اقتصادی بین قدرت‌های بزرگ اروپایی بدان معناست که احتمال وقوع یک جنگ بزرگ بین دولتی بسیار بعید به نظر می‌رسد و در صورت وقوع نیز نمی‌تواند طولانی مدت باشد. با این وجود، آن چه در عمل رخ داد آن بود که فرضیه شخص آنجل به توهم بزرگ تبدیل شد!

تفاوت دوم ذکر شده توسط نیبلت به نظر من قانع کننده است. گاهی اوقات قدرت‌های دیگر که از آن‌ها تحت عنوان "غیر متعهد‌های نوین" یاد می‌شود اصطلاح دیگری که بخش نخست آن برگرفته از دوره جنگ سرد است بسیار قدرتمندتر و ثروتمندتر از کشور‌های غیر متعهد پیش از سال ۱۹۸۹ میلادی هستند. همان گونه که در مورد جنگ اوکراین مشاهده می‌کنیم روابط روسیه با کشور‌هایی مانند چین و هند به اقتصاد روسیه این امکان را می‌دهد تا از فشار تحمیل شده از سوی غرب جان سالم به در ببرد.

در تلاشی دیگر برای اطلاق یک برچسب کلی به "عصر سردرگمی" فعلی "ایوان کراستف" پژوهشگر علوم سیاسی، مارک لئونارد و من اشاره کرده ایم که عصر حاضر "عصر اتحاد‌های معامله ای" ست بدان معنا که در آن قدرت‌های بزرگ و متوسط ​​غیر غربی اتحاد‌های معامله‌ای برقرار می‌کنند و گاهی در همسویی همزمان با شرکای مختلف در ابعاد مختلف قدرت پیدا می‌کنند. برای مثال، آنان رابطه اقتصادی عمده با چین و یک رابطه امنیتی با ایالات متحده را با یکدیگر ترکیب می‌کنند.

تحلیل ما در تضاد با تحلیل مبتنی بر طرح ایده "محور اقتدارگرایی" متشکل از روسیه، چین و کره شمالی است. آنجا واژه "محور" به چیزی شبیه اتحاد زمان جنگ اشاره دارد به چیزی شبیه "محور شرارت" مطرح شده از سوی "جورج دابلیو بوشگ رئیس جمهور اسبق ایالات متحده و هم چنین تداعی گر "نیرو‌های محور" یا "متحدین" متشکل از آلمان نازی، ایتالیای فاشیست و ژاپن امپراتوری در جنگ جهانی دوم می‌باشد. فرگوسن در اوایل سال جاری در "دیلی میل" نوشته بود: "و اکنون مشابه دهه ۱۹۳۰ میلادی یک محور اقتدارگرای تهدیدآمیز پدید آمده است".

یادگیری از گذشته هم چنین شامل دیدن تعامل بین ساختار‌ها و فرآیند‌های عمیق از یک سو و اراده جمعی و رهبری فردی از سوی دیگر است.

عصر ما نمونه‌های مهمی از هر دو نوع نیروی تاریخی را ارائه می‌دهد. روشی که در آن انباشت اثرات ناخواسته فعالیت‌های انسانی به طور خطرناکی محیط طبیعی ما را متحول می‌کند از طریق گرمایش جهانی، کاهش تنوع زیستی و کمبود منابع یکی از این تغییرات ساختاری عمیق است. از این روست که اصطلاح "عصر آنتروپوسن"* مطرح می‌شود.

توسعه شتابان فناوری از جمله هوش مصنوعی یکی دیگر از تغییرات ساختاری است. کیسینجر استدلال کرد که کاربرد‌های نظامی غیرقابل پیش بینی ذاتی هوش مصنوعی ممکن است در نهایت حتی حداقل ثبات استراتژیک بازدارندگی هسته‌ای بین ایالات متحده، چین و روسیه را نیز تضعیف کند. اگر نسبت به این موضع تردید دارید که احتمالات و انتخاب‌های فردی انسان نیز اهمیت دارند.

اکنون به آخرین و مهم‌ترین نکته می‌رسم. ناهنجاری تفسیری‌ای که من شناسایی کردم خود نشانه این واقعیت است که ما در دوره جدیدی از تاریخ اروپا و جهان قرار داریم که همه به دنبال عوامل جدید هستند. پس از جنگ (پس از ۱۹۴۵) دوره به اصطلاح "پسا دیوار" دنبال شد، اما آن دوره صرفا از ۹ نوامبر ۱۹۸۹ (سقوط دیوار برلین) تا ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ (حمله روسیه به اوکراین) به طول انجامید.

در تاریخ همانند داستان عاشقانه "آغاز" اهمیت دارد. آن چه در پنج سال پس از ۱۹۴۵ میلادی رخ داد نظم بین المللی را برای چهار دهه پس از آن شکل داد و از برخی جنبه‌ها نهاد‌هایی را به وجود آورد که تا به امروز پابرچا هستند از جمله سازمان ملل متحد. بنابراین، کاری که ما اکنون انجام می‌دهیم برای مثال در مورد حمایت از اوکراین برای برنده شدن در جنگ و یا در مقابل سناریوی اجازه دادن به شکست خوردن اوکراین در جنگ در تعیین ویژگی و کاراکتر دوره جدید از اهمیت شایان توجهی برخوردار خواهد بود. مهم‌ترین درس تاریخ آن است که ساختن آن برعهده ماست.

*عصر "آنتروپوسن" یک واحد غیر رسمی زمان در حوزه زمین شناسی است که برای توصیف آخرین دوره در تاریخ زمین مورد استفاده قرار می‌گیرد. این مفهوم به معنای زمانی است که فعالیت‌های انسان تغییرات قابل توجهی بر آب، هوا و اکوسیستم سیاره وارد می‌سازد.